پنجم اسفند در تقویم رسمی ایران، روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی و روز مهندس نامگذاری شده است. اما ما قصد نداریم به بررسی روز مهندس یا خواجه نصیرالدین طوسی بپردازیم. می خواهیم از نویسنده ای بگوییم که کتابهایش به گونه ای بود که گویی مهندس است، نه فقط نویسنده! ژول ورن!
ژول گابریل ورن، در سال 1828 در یک خانواده ثروتمند و تحصیلکرده در منطقه بندری شهر نانت فرانسه به دنیا آمد. او ابتدا به دلیل فشار پدرش، فلسفه و سخنوری را فرا گرفت و قرار بود مانند پدرش، وکیل شود، و حتی مدرک وکالتش را نیز از دانشگاهی در پاریس گرفت. اما ورن جوان آرزوی دیگری داشت و علاقهاش به سفر و ماجراجویی باعث شد به نویسندگی روی بیاورد. او اولین داستان و نمایشنامهی خود را در زمان تحصیل نوشت. اما تشویق نشدن از سوی خانواده و جدی گرفته نشدن به وسیلهی تئاترها، باعث متزلزل شدن ارادهاش برای ادامه نویسندگی بود، تا اینکه با «الکساندر دوما» آشنا شد. این آشنایی را باید نقطه عطف زندگی ژول ورن دانست. استعداد ورن جوان باعث شد، دوما جذب او شود و او را زیر بال و پر بگیرد و در نویسندگی کمکمش کند. تشویقهای دوما باعث شد نویسندگی را جدیتر بگیرد و در نهایت توانست در سال 1849، نمایشنامه «پوشالهای بر باد رفته» را روی صحنه ببرد؛ موفقیتی که راه پیشرفت او را هموار کرد.
اما هنوز دوران موفقیت واقعی او آغاز نشده بود، ورن در سال 1863 با « پیر ژول اتزل» آشنا شد و با هم به توافقی برای نوشتن داستانهایی با درونمایهی جغرافیایی در زمینهی علوم مدرن مانند جغرافیا، زمینشناسی و فیزیک رسیدند. در پی این قرارداد، کتاب «پنج هفته در بالن» به عنوان اولین داستان از مجموعه سفرهای شگفت انگیز منتشر شد و در مدت بسیار کوتاهی به محبوبیت بسیاری رسید. پس از آن داستانهای کاپیتان هاتراس، سفر به اعماق زمین و از زمین تا ماه را تا سال 1868 منتشر کرد. انتشار آثار جدید، باعث شد شهرت وی از مرزهای فرانسه فراتر رود و کتابهایش به زبانهای مختلف ترجمه شود. همکاری ورن و انتشارات اتزل بیش از 40 سال به طول انجامید و باعث انتشار 54 کتاب در زمان حیات او، و هشت کتاب پس از مرگش منتشر شد که پسرش« مایکل ورن» آنها را ویرایش و متشر کرد. او در هفتادو هفت سالگی به دلیل دیابت در گذشت و نزدیک به 80 داستان بلند و کوتاه و انواع رساله و مقاله از خود به جای گذاشت و از روی آثارش تاکنون بیش از 30 فیلم و سریال ساخته شده است که یکی از معروفترین آنها، فیلم «سفر به ماه» محصول سال 1902 است که به عنوان اولین فیلم علمی_تخیلی نیز شناخته میشود.
ژول ورن در کودکی بسیار خیال پرداز بود و در ذهنش با کشتی از بندر نانت خارج میشد و به اکتشاف در دنیاهای جدید میپرداخت، و این ذوق به اکتشاف در آثارش نمایان است. ورن در توصیف داستانهایش به شدت دقیق بود و سعی میکرد از کوچکترین و بیاهمیتترین حسها تا بزرگترین اکتشافات را بیان کند.به دلیل مطالعه فراوان در حوزههای علم و کاربردهای فناوری و چون از ابتدا قرار بود در آثارش به مسائل علمی مانند زمینشناسی و اخترشناسی بپردازد؛ به شدت سعی میکرد تا قهرمانانش را به مکانهای مختلف و عجیب بفرستد. به طور کلی میتوان ورن را نخستین نویسندهای دانست که به درج مطالب علمی در قالب داستان به صورت منظم پرداخت.
بعد از کتاب پنج هفته در بالون، اتزل به او پیشنهاد کرد از فضای علمی بکاهد و بیشتر روی داستانپردازی و مسیر روایی متمرکز شود و پایان شاد را جایگزین، پایانهای تلخ کند. در پی این نصیحتها، ورن تصمیم گرفت از فضای ماجراجویی بکاهد و طبق علم زمان خودش، به گمانه زنی در مورد علم و امکاناتی که قرار است در آینده وجود داشته باشد بپردازد.
آثار او با اینکه هم در قشر نوجوان و بزرگسال طرفدار داشت اما بسیاری از منتقدان و کارشناسان معتقد بودند که آثارش؛ بسیار ساده و فاقد ارزشهای ادبی است و پیشبینیهایش در مورد تکنولوژیهای آینده از سوی دانشگاهیان، غیرقابل دفاع است. اما به زودی مشخص شد که همه چیز ممکن است و فناوریهای بسیاری خلق شد و جهان را فتح کرد و باعث شد در نیمه دوم قرن بیستم، نویسندگانی مانند « ریموند راسل و میشل بوتور» ژول ورن را یک نابغه که فراتر از زمان خود تفکر میکرد، معرفی کنند.
هر چند که پیر زول اتزل با نصیحتها و پیشنهادهایش تاثیر زیادی بر آثارش داشت، اما ورن کماکان در مورد پیشرفت روز افزون فناوری خوش بین نبود. او اعتقاد داشت «انسانها پس از اختراع ماشینها، به وسیلهی آنها بلعیده خواهند شد» که البته این دیدگاه از جامعهی فرانسوی آن دوران نشات میگرفت. پس از فوت اتزل در سال 1886، ورن دوباره به پایانهای تلخ و استفاده بیش از حد از فناوری روی آورد. اما پیشبینیهای او به تحولات فناوری ختم نمیشد، بلکه او با نگاه به رفتارهای مورد تغییر جامعهی انسانی، هم پیشبینیهای واقعگرایانهای کرده بود، به عنوان مثال در کتاب « 500 میلیون ارثیه» به تعبیری قد علم کردن رایش سوم را پیشبینی میکند.
ورن در آثارش زیردریاییهای عظیم، کشتیهای تفریحی عظیم و اینترنت را پیشبینی کرد و الگوی نویسندگانی نظیر آیزاک آسیموف شد.
سید مهدی داودی